نیکولا

قلم بافی های یک نیکولای آبی

به راست

پیچیدن به راست را بیشتر از پیچیدن به چپ دوست دارم. شاید هم چون مچ چپم قوی‌تر است اینطور فکر می‌کنم؛ در هر صورت کیف خیلی زیادی می‌دهد وقتی فرمان را می‌گیرم و با دست چپ می‌چرخانم به راست و بعد دوباره برمی‌گردانم سرجایش. شما که غریبه نیستید، یک‌وقت‌هایی که می‌خواهم به خیابان سمت چپی خانه‌مان بروم، به راست می‌پیچم، بعد دوباره به راست می‌پیچم و سه‌باره به راست می‌پیچم تا آخرش بیفتم توی همان خیابان سمت چپی. یک بار حتی برای خودم مسابقه گذاشتم که از خانه‌مان تا خانه‌ی فلانی را فقط با پیچیدن به راست بروم. سخت شد و طولانی، اما عجیب خوش گذشت. اصلا قشنگی زندگی به همین است که یک وقت‌هایی یک چیزهایی را به چپمان بگیریم و در عوض به راست بپیچیم...

# نیکولای_آبی